» نستور « ( لمون ) پلیس تازه کار و ناشى با » ایرما « ( مک‏لین ) خیابان‏گرد پاریسى آشنا مى‏ شود و او که به » ایرما « دل بسته، ابتدا نقش واسطه‏ ى او را به عهده مى ‏گیرد اما سپس تاب نمى ‏آورد و سعى مى ‏کند آن قدر پول در بیاورد که دیگر ایرما کارش را ادامه ندهد.

یک فدراسیون سیاره ‏اى ، نماینده ‏اى به نام « کلاتو » ( رنى ) را هم‏راه با روبات بزرگى به نام « گورت » به زمین مى ‏فرستد تا به مردم زمین درباره‏ ى آزمایش‏هاى هسته‏اى ویران‏گرشان هشدار دهند . سربازى امریکایى به وحشت مى‏ افتد و به سوى « کلاتو » شلیک مى ‏کند . اما « کلاتو » مانع از آن مى ‏شود که « گورت » زمین را نابود کند .

« جرى مالیگان » ( کلى ) نقاش نه چندان خوش‏ اقبال امریکایى ساکن پاریس را « میلو رابرتس » ( فوک ) زن ثروتمند و علاقه‏ مند به حمایت از هنرمندان کشف مى ‏کند . اما « جرى » چندان مایل به جبران این لطف نیست و دل در گرو « لیز بوویه » ( کارون ) دارد ...

در طول جنگ جهانی دوم ، O.S.S. تیم های جاسوس و خرابکار را به فرانسه تحت اشغال نازی ها می فرستد...

« لرى دارل » ( پاور ) ، جوانى آرمان‏گرا است که تجربه‏ ى تلخ شرکت در جنگ جهانى اول باعث شده تا ارزش‏ هاى مقبول اجتماعى و مفهوم موفقیت را زیر سؤال ببرد و به جست و جوى معناى زندگى بپردازد ...

با شروع جنگ جهانی دوم، یک خلبان باهوش و یک گزارشگر سرزنده، ماجراهای عاشقانه و دراماتیکی در اروپا دارند.