در یک دنیای پادآرمان ، یک جایزه‌بگیر فداکار برای نجات پدر و فرزندی از دست گروهی بی‌رحم وارد عمل می‌شود. اما…

در سال 1836 ، ژنرال “سانتا آنا” به همراه ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند و برای متوقف کردن او ، ژنرال “سم هوستون” باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند ارتش خود را نظم دهد. به همین دلیل برای بدست آوردن این زمان ، به کُلُنل “ویلیام تراویس” دستور می دهد تا به ماموریتی کوچک برای بستن راه ارتش مکزیک برود ...

«دیوید گیل» (اسیپیسی)، رئیس بخش فلسفه ی دانشگاه آستین یکی از اعضای گروهی است که برای الغای مجازات اعدام مبارزه می کنند. اما او خود به اتهام قتل یکی دیگر از فعالان گروه به نام «کنستانس هاراوی» (لینی) دستگیر و محکم به اعدام می شود. در حالی که سرانجام تحقیقات خبرنگاری به نام «بیتسی بلوم» (وینسلت) نشان می دهد که برای «گیل» پاپوش دوخته اند...

فیلمی که نشان می دهد ، "کلیو" چگونه برای یکی از قدرتمند ترین سیاست مداران کشور کار می کرد و پیش او زندگی می کرد . برای واضح تر کردن قضیه ، آنها سراسر کشور سفر می کنند ، تا اظهارات و شواهد را جمع آوری کنند، در حالی که می توانند داستان را ناگفته بگذارند و بی خیال قضیه شوند ...

یک افسر پلیس بی بضاعت به شیفت شب منتقل شده است، در حالی که او مخفیانه یک استندآپ کمدین نیز است ..

(رزا لی) که شوهر خود را در جنگ ویتنام از دست داده ، به (مک اسلج) الکلی و فقیر که سابقا خواننده ی بسیار موفقی بوده، اجازه می دهد تا به عنوان کمک در متلش اقامت کند. «مک» با «رزا» ازدواج کرده و رابطه ای دوستانه با پسر ده ساله ی «رزا» برقرار می کند و ...

یک خلبان مرتد با یک هلیکوپتر جنگی پیشرفته به عنوان بخشی از قرارداد با یک آژانس اطلاعاتی برای جستجوی برادر گم شده خود ، به ماموریت می رود.