داستان فیلم از جایی شروع می‌شود که بشریت دوران تازه‌ای را برای کلونی‌سازی بر روی مریخ شروع می‌کند. در زمان شروع فیلم شانزده سال از به دنیا آمدن اولین انسان بر روی سیاره‌ی مریخ گذشته ، گاردنر الیوت از طریق ارتباط آنلاین با فردی بر روی زمین که در کولورادو زندگی میکند آشنا می‌شود. او بالاخره فرصت پیدا می‌کند تا با سفر به زمین مناظر و شگفتی‌های یک دنیای بیگانه را تجربه کند و در این بین سعی می‌کند تا از هویت مرموز پدرش هم اطلاع پیدا کند…

"جیمز" مرد بیوه ای است که حضانت دختر خود را از دست داده و روزهای سختی را پشت سر میگذارد. او حتی نمیتواند شغل ثابتی داشته باشد، تا اینکه فرصتی برای جابجایی یک محموله نصیبش میشود. اما وقتی که جیمز متوجه میشود چه چیزی را حمل میکند، مجبور به گرفتن تصمیمی حیاتی میشود...

مردی سابقه‌دار به نام (جان لینک) به فرزند جدامانده و سرکشش می‌پیوندد تا او را از دست گروهی خلافکار که می‌خواهند وی را از میان بردارند ، نجات دهد. اما…

یک دختر جوان در نوادا با زنی که در بار کار میکند آشنا شده و او را با دنیای کلاب و رقص های شبانه , مواد مخدر و ازمایشات متافیزیکی اشنا میکند ...

در پاییز سال 1900، کلود باربی، قانون شکن، "برنامه بازنشستگی" خود را اجرا می کند و تلاش می کند باند سرقت قطار خود را در سراسر تگزاس هدایت کند تا پول نقدی را که پس از دزدی ناموفق در راه آهن پنهان شده بود، بازیابی کند.

ویل (جانی دپ) یک دانشمند کنجکاو است که در جریان یک تحقیق علمی، دانسته های مغزی خود را داخل یک کامپیوتر پیشرفته آپلود میکند. او با این کار، تلاش میکند اولین ماشینی را خلق کند که میتواند به صورت مستقل فکر و عمل کند، اما...

در اواخر سال 1800 میلادی، یک رهبر مذهبی متعصب، یک کلانتر از دین برگشته و یک زن روسپی سابق، یک مثلث خون در دشت ناهموار مکزیک به وجود می آورند …

معلم 24 ساله ای به غرور و ترس درونی خود چیره شده است و در زندگی دانش آموزان بی خانمانی که برای آنها تدریس می کند تغییر بزرگی به وجود می آورد...

زمانی که دنیا تبدیل به میدان جنگی برای بشریت شده است ، این مسئله از یک رستوران بین راهی در آمریکا شروع می شود و افراد تبدیل به موجوداتی عجیب و غیرجذاب می شوند ، و خدا ایمانش را به بشریت از دست می دهد و او که در تمام دورانها برای نجات بشریت پیامبرانی را فرستاد ، اینبار لشکری از فرشتگان مقرب درگاهش را ، برای اصلاح نوع بشر و بجای نشاندن او می فرستد و در این بین تمام امید انسانهای خوب به فرشته مقرب میکائیل (پل بتنی) است...

پس از اینکه راهزنان پول قمارش را می‌دزدند، این قهرمان آمریکایی به دنبال آن‌ها وارد شهری دیگر می‌شود تا از آن‌ها انتقام بگیرد....