داستان بر یک کشتی جنگی حامل هواپیماها بنام ایبوکی که برای اولین بار در ژاپن با چالش و کشمکش های جهانی روبرو میشود میپردازد .

داستان این فیلم که در اوایل سال 2000 در کشور ژاپن رخ می دهد، درباره یک پسر دبیرستانی لوس با رفتار بچه گانه میباشد که زندگی بسیار مرفحی دارد. او سعی میکند رابطه ای را با همکلاسی اش شروع کند. ولی آن دختر بسیار جدی و نجیب است . . .

دریاسالار ایزوروکو یاماموتو (1884-1943) فرمانده نیروی دریایی ژاپن بود که دستور حمله به پرل هاربر را دریافت کرد، دستوری که موظف بود از آن پیروی کند و برخلاف باورهای شخصی او بود. در حالی که این حمله بدنام نقطه ضعفی در تاریخ ژاپن و ایالات متحده است، اگر دولت ژاپن در سال 1939 به سخنان یاماموتو گوش می داد و به دنبال راهی صلح آمیزتر برای پایان دادن به جنگ خود می گشت، این اتفاق نمی افتاد و بسیاری از پیشگویی های شوم او را از نتایج ثابت می کرد. حمله به حقیقت می پیوندد.

هنگامی که آمریکایی ها به ژاپن حمله میکنند آنها حق پرواز هواپیماها با کلاهک هسته ای را حفظ میکنند ولی ....

برای یک ابرانسان و هم‌کار زنش پاپوش دزدیدن دختری میلیونر را درست میکنند...