یک فیلم مهیج و اکشن با مقدمه ای سیاسی و حضور افراد حرفه ای نظامی و گروهی از خلافکاران با ماشین های ویژه و هر چیزی که برای یک انقلاب نیاز است .

دهه ی 1960، دوران حکومت فرانکو. «انریکه» (مارتینس) و «ایگناسیو» (برنال) دو دوست نوجوان در یک مدرسه ی کاتولیگ عشق، سینما و ترس را کشف می کنند. در بزرگی «ایگناسیو» که داستانی نیمه خود سرگذشت نامه ای در مورد ماجراهای دوره ی نوجوانی خود و «انریکه» نوشته به سراغ او می آید. «انریکه» حالا فیلم ساز است و می تواند این قصه را به فیلم برگرداند ...

«آلیسیا» (واتلینگ) و «لیدیا» (فلورس) به حالت اغما فرو رفته اند؛ یکی بر اثر حادثه ی رانندگی و دیگری در جریان مسابقه ی گاوبازی. در حالی که «بنیگنو» (کامارا) دل باخته ی «آلیسیا» ست و «مارکو»(گراندینتی)دل باخته ی «لیدیا». خیلی زود «بنیگنو»و «مارکو» با هم دوست می شوند و پی می برند که در واقع، عشق و علاقه شان به زنانی که نمی توانند پاسخ گوی عشق شان باشند، آن دو را به هم نزدیک کرده است...

دختری نوجوان به همراه خانواده خود به خانه ای دورافتاده نقل مکان می کنند اما در میابند که خانه جدید آنها گذشته ای وحشتناک داشته و خانواده اش را تهدید به نابودی می کند...

«اوتو» و «آنا» در دوران کودکی با یکدیگر آشنا می شوند. آن ها تصادفا یکدیگر را می بینند، مانند همه مردم بطور تصادفی با یکدیگر آشنا می شوند...

انجلا (تورنت) دانشجوی سینما در دانشگاه مادرید است. او در حال تحقیق بر روی پایان نامه (تز) اش با موضوعِ خشونتِ دیداری شنیداری است، او با همکلاسی اش، چما (مارتینز) که ارشیوی از فیلم‌های خشن دارد دوست می‌شود. بعد از انکه استاد راهنمایش بر اثر دیدن یک فیلم می‌میرد، او فیلمی که باعث مرگ استادش شده است را می‌دزدد و ...

او که مصمم است بفهمد چه کسی پدرش را کشته است، اسرار خانوادگی‌ای را کشف می‌کند که سرنوشت او را برای همیشه تغییر می‌دهد...

پدرو، لوئیس، رائول و سانتی چهار دوست هستند که در دنیای جدید زنان قدرتمند احساس می‌کنند کمی گم شده‌اند و هر کدام سعی می‌کنند به شیوه‌ای تصادفی خود را تنظیم کنند.

مردی خوش چهره عشق زندگی خود را پیدا می کند؛ اما مرد دچار یک حادثه میشود و باید چهره خود را توسط جراحی ترمیم کند و...