بیوه ی پیری برای تنها دخترش یک ازدواج ترتیب می دهد.

پس از ورود گروه نمایش کوبوکى » کوماجیرو « ( ناکامورا ) به شهرى ساحلى، محبوبه‏ ى او » سومیکو « ( کیو ) درمى ‏یابد که همسر » کوماجورو « (سوگیمورا) و پسرشان، »کیوشى« (کاواگوچى) ساکن آن جا هستند.

در یک منطقه‏ى حومه‏ ى توکیو، » مینورو « ( شیتارا ) و » ایسامو « ( شیمازو )، پسران » خانواده‏ى هایاشى «، وقتى می بینند همسایه‏ شان تلویزیون دارد و آنان ندارند، نزد مادرشان، » تامیکو « ( میاکه ) و پدرشان، » کیتارو « ( ریو ) گله می‏کنند. پدر معتقد است که آنان زیاد حرف می‏زنند و بچه ها با هم عهد می‏کنند که سکوت اختیار کنند ...

« هیرایاما » ى بازرگان ( سابورى ) و همسرش ، « کیوکو » ( تاناکا ) ، دو دختر دم‏بخت دارند . ناگهان « ستسوکو » ( آریما ) ، دختر « هیرایاما » اعلام می‏کند که با مرد جوانى که پدرش ندیده ، ازدواج خواهد کرد و به این ترتیب نقشه‏ هاى خانواده را براى یک ازدواج از پیش ترتیب یافته برهم میزند .

دو خواهر متوجه میشوند مادری دارند که سال ها پیش آن ها را رها کرده ، اما خواهر کوچکتر نمیتواند این حقیقت را بپذیرد که در کودکی رها شده و ...

داستان فیلم در باره ی زن و شوهریست که سعی میکنند با وجود رابطه ی سردشان در کنار هم بمانند ، در حالیکه مرد بطور پنهانی با زن دیگری رابطه دارد…

زوجى پیر ( ریو و هیگاشیاما ) به توکیو مى ‏آیند تا از پسر پزشک‏شان « یامامورا » و دخترى ( سوگیمورا ) که صاحب آرایشگاه است دیدن کنند . آنان به قدرى گرفتارند که نمى ‏توانند به پدر و مادر خود رسیدگى کنند . تنها کسى که در توکیو وقت خود را صرف رسیدگى به زوج پیر مى ‏کند ، بیوه‏ ى پسر در جنگ کشته‏ شده‏ شان ( هارا ) است ...

خانواده ای برای دخترشان شخصی را انتخاب میکنند ولی به طور غیر منتظره ای مشخص میشود دختر برای خود برنامه هایی دارد.

"ستسوکو" از زندگی با "میمورا"، مهندسی بیکار و دائم الخمر میباشد راضی نیست. او همیشه عاشق "هیروشی" بوده اما بعد از اینکه "هیروشی" راهی فرانسه می شود، عشقشان برای همیشه فراموش می شود. اکنون او بازگشته و...

"نوریکو" یک زن بیست و هفت ساله است که همراه با پدرش زندگی میکند .همه از او میخواهند که به فکر ازدواجش باشد اما او میخواهد از پدر پیرش مراقبت کند و...