در حالی که ستوان هورنبلور برای معاینه ترفیع خود مطالعه می کند، حواسش به مشکلات جدی تامینی که با خدمه اش مواجه است، پرت می شود.

هوراتیو هورنبلور کار دریایی خود را آغاز می کند، اما یک دشمنی مرگبار با یک همسر نفرت انگیز باعث ایجاد عوارض می شود.

در رابطه با جنگ جهانی دوم ، خلبانی گمنام به نام (رالف فاینز) دچار حادثه شده و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. او که به سبب زخم‌های هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند ...

هنگامی که پسر یک تاجر برجسته آمریکایی از هتلی در نیویورک ربوده می شود، چهار شهروند انگلیسی به سرعت تبدیل به مظنونین اصلی این پرونده میشوند و حالا باید اثبات کنن که بیگناه هستند.

سریال در سال 1957 اتفاق می افتد... در مورد زنی به نام "جنی لی" هست که بعنوان پرستار یا قابله (ماما) در شرق لندن به دنبال کار میگردد...او که انتظار مواجهه با یک بیمارستان را دارد به ناگاه با یک درمانگاه مذهبی مواجه میشود ...جایی که باید در کنار دیگر پرستاران و راهبه ها زندگی کند آنهم در شرایطی ناخوشایند... جنی لی کم کم راه و رسم بدنیا آوردن بچه (قابلگی) را می آموزد و متوجه شجاعت مادران در جریان تولد یک نوزاد میشود...