انگلستان، سال 1935٫ دختری سیزده ساله به نام «بریونی» (رونان) شاهد پیش رفت رابطه ی عاشقانه ی خواهر بزرگ ترش، «سسیلیا» (نایتلی) و پسر خدمتکار خانواده، «رابی» (مکووی) است. او از روی حسادت «رابی» را متهم به جنایتی می کند که مرتکب نشده است. این کار بر زندگی این سه نفر تأثیر سهمناکی می گذارد...

«آنا» (واتس) مامای بیمارستانی در لندن است. مرگ دختر جوانی در زمان وضع حمل او را به شدت منقلب می کند به طوری که به دنبال خویشاوندان دختر می رود. این جست و جو او را به داخل تشکیلات گروه جنایتکار روسی می برد که در رأس آنان صاحب رستوران «کینگپین»، «سمیون» (مولر - اشتال) و پسر غیر عادی اش، «کیریل» (کاسل) قرار دارند. آنان به ظاهر با «آنا» خوش رفتاری می کنند اما در اصل قصدشان رسیدن به دفتر خاطرات دختر است....

یک اشراف روسی از مرگ در امان می ماند و در حبس خانگی قرار می گیرد در حالی که انقلاب بلشویکی پیش از او جریان دارد...